سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جویای دانش را خداوند دوست می دارد و فرشتگان و پیامبران نیز دوستمی دارند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

تمرین خودهیپنوتیزم

ارسال‌کننده : مهدی در : 89/6/26 7:17 عصر

مرین خود‌هیپنوتیزم

در ادامه تمرینی ذکر می‌کنم که سال‌های نخستین کار خود، که خصوصی کار
می‌کردم، آن را ابداع نمودم. ریشه این تمرین برگرفته از مطالب دفتری و
اداری من است.
تقریباً همه مردم به موضوع خواب مصنوعی علاقه دارند. خواب مصنوعی
جذابیت‌های بسیاری دارد که به مدد آن‌ها امتیازهایی سحرآمیز و بهبودبخش
نصیب انسان‌ها می‌کند. تقریباً هر فرد در مقطعی از زندگی خود نیاز به بهبود
وضعیت خویش دارد. خواب مصنوعی پاسخ این نیاز انسان‌ها است. متخصص
هیپنوتیزم اراده لازم را برای ایجاد انگیزه در مردم داراست. آیا این طور
نیست؟
متخصص هیپنوتیزم هیچ نیروی خاصی ندارد، بلکه فقط مهارت دارد. در گذشته
متخصص‌ ماهر هیپنوتیزم به کسی اطلاق می‌شد که ....



متخصص
هیپنوتیزم هیچ نیروی خاصی ندارد، بلکه فقط مهارت دارد. در گذشته متخصص‌
ماهر هیپنوتیزم به کسی اطلاق می‌شد که قادر بود مردم را سرگرم کنند. آن‌ها
عمداً این ذهنیت را به مردم القا می‌کردند که نیرویی فوق‌العاده دارند و
می‌توانند مردم را به انجام کارهایی خاص وادار کنند. نیروی هیپنوتیزم بستگی
به مفعول این فرآیند و ذهن او دارد. وقتی تمام نیروی خلاقِ ذهن او آزاد
شود، نتیجه شگفت‌‌انگیزی در پی خواهد داشت. ظرفیت ذهن انسان برای حل
مشکل‌ها و ایجاد خلاقیت چشمگیر و شگفت‌انگیز است. خود‌هیپنوتیزم و سایر
شگردهای خواب مصنوعی روشی برای دست‌یابی و به‌کارگیری نیروی ذهن هستند




<>

راز موفقیت شما

ارسال‌کننده : مهدی در : 89/6/26 6:48 عصر

دکتر جان هاگلین
وقتی به اطرافمان حتی بدنمان
نگاه می‌کنیم، آن‌چه می‌بینیم فقط قسمتی از یک کوه یخی است که روی آب شناور
است و بقیه در زیر آب مخفی است.
 
باب پروکتر
یک لحظه به این مسئله فکر کنید.
به دستتان نگاه کنید. جامد به نظر می‌رسد، ولی در واقع این‌طور نیست. اگر
آن‌را زیر میکروسکوپ سالمی قرار دهید، انبوهی از انرژی در حال ارتعاش را
خواهید دید.
 
جان آساراف
همه چیزها، دستتان، اقیانوس یا
حتی ستارگان از یک چیز ساخته شده است



<>

راز پول در آوردن

ارسال‌کننده : مهدی در : 89/6/26 6:47 عصر


راز پول در آوردن
 
”هر‌چیزی را که بتوان در
ذهن تجسم کرد، می‌توان به‌دست‌آورد.“
دبلیو کلمنت استون (2002-1902 )
 
جک کنفیلد
دست‌یابی به راز تحولی واقعی برای من بوده است، چون با پدری
زندگی کردم که طرز تفکری منفی داشت. او فکر می‌کرد که ثروتمندان افرادی
هستند که حقوق همه را لگد مال می‌کنند و هر‌کس که پول دارد باید سر کسی
کلاه گذاشته باشد. به همین دلیل باورهای زیادی در مورد پول و ثروت داشتم؛
فکر می‌کردم اگر کسی پولدار باشد، به راه بد کشیده خواهد شد و تنها افراد
بد پول دارند و پول مثل میوه بر‌روی درخت نمی‌روید. یکی از جملات مورد
علاقه‌ام این بود: ”راکفلر، فکر می‌کنی چه کسی هستم؟“ باور داشتم که زندگی
بسیار سخت است. وقتی دبلیو کلمنت استون را دیدم، زندگی من متحول شد.
یک بار وقتی داشتم با استون کار می‌کردم به من گفت: ”یک هدف بزرگ
برای خودت در نظر بگیر. آن‌قدر بزرگ باشد که اگر به آن برسی برایت باور
نکردنی باشد و بپذیری به‌خاطر آن‌چه به تو آموخته‌ام به آن دست پیدا کرده
ای نه چیز دیگر.“ در آن زمان درآمد من حدود هشت هزار دلار در سال بود. به
همین خاطر گفتم:”می‌خواهم درآمدم صد هزار دلار در سال باشد.“ نمی‌دانستم
چگونه می‌توانم به این هدف دست پیدا کنم. هیچ راهکاری برای دستیابی به این
درآمد به ذهنم نمی‌رسید. هیچ امکاناتی نداشتم. فقط گفتم: ”اعلام خواهم کرد
که باور دارم به این هدف دست پیدا می‌کنم. به شیوه ای عمل خواهم کرد که
انگار در واقعیت به آن دست پیدا کرده‌ام و این باور را از خودم به کائنات
منتشر می‌کنم.“ همین کار را انجام دادم.



<>

30 اصل برای اعتماد به نفس

ارسال‌کننده : مهدی در : 89/6/26 6:23 عصر

1- اصل یاد و اتکال به خداوند و اعتماد به قدرت و
یاری و حمایت او

2- اصل آگاهی و
اشراف و بصیرت لحظه به لحظه به خود
3- اصل تغییر در الگوها و ایجاد
نشانه ها
4- اصل خودیابی( من کیستم؟)- قائم مقام ومحبوب خداوند( عزت
نفس)
5- اصل احساس خود شایستگی، خودسالاری و احساس شخصیت
6- اصل عدم
مقایسه خود با دیگران

   

7- اصل خودباوری و خودمحوری بعدازخدا محوری
8- اصل داشتن هدف و
برنامه در زندگی
9- اصل تمیزی و ظاهر
10- اصل تعریف از خود و دیگران
11-
اصل تشویق خود و دیگران
12- اصل تعهد به قول و صداقت و راستی


13-
اصل عدم انجام عمل خلاف و عذرخواهی
14- اصل نظم وانضباط کاری
15-
اصل دانش و تجربه
16- اصل مدیریت زمان
17- اصل مدیریت اولویت ها
18-
اصل اقتدار در مقابل ضعف


19-
اصل یقین در مقابل تردید
20- اصل احساس رهبری و مدیریت
21- اصل
مسئولیت پذیری
22- اصل سلامت و نگهداری از جسم
23- اصل تبسم
24-
اصل ابراز عشق به دیگران و متذکر شدن ویژگیهای مثبت آنان


25-
اصل نگاه به دیگران ( در عین تواضع بزرگی خود را در دل حس کنید)
26-
اصل عدم تأخیر
27- اصل قاطعیت و گفتن نه
28- اصل عدم شماتت و سرزنش
خود و دیگران
29- اصل کمک به دیگران و بخشایش
30- اصل ژست و حالت
بدنی




<>

چگونه فرد موفقی باشیم

ارسال‌کننده : مهدی در : 89/6/26 6:23 عصر

به اعتقاد روانشناسان اشخاص
موفق کسانی هستند که حقیقتاً خودشانند باطناً آزادند و وارسته  و اشخاص
ناموفق و شکست خورده به اعتقاد روانشناسان کسانی هستند که حقیقتاً منکر
خویشتن خویش هستند . شادی و نیروی حاصله از درستکاری و صداقت نسبت به خود
را نپذیرفته اند .

حال برای آنکه از احساس عزت نفس  پایین
که مانع از موفقیت در زندگی است رهایی یابند و تحول بزرگ در زندگی خویش
ایجاد کنند و از عزت نفس بالایی برخوردار گردید به بیان روشهایی  برای
افزایش عزت نفس در سه مرحله می پردازیم:

عدم ارزیابی خود با دیگران

هرگز خود را با دیگران ارزیابی نکنید
چرا که هر قدر هم شما بخواهید ارزیابی شما منطقی نیست هر چیز قابل تصوری 
راجع به خود که بتواند مورد ارزیابی قرار گیرد خود آدمی نامیده میشود
خصوصیات شما میتواند به دهها هزار شیوه مورد ارزیابی قرارگیرد .

برای مثال دیگران میتوانند شما را به
خصوصیات و ویژگیهای خاص ارزشیابی نمایند که می تواند در زمینه های مختلف
مثل هوش ،  ظاهر و توانائی های شما باشد که این ارزیابی را میتوانند با
کلمات «خوب و یا بد » انجام دهند .

اصول عدم ارزیابی با دیگران :

*  ارزیابی منطقی از خود

به دلایل  زیر نمیتوانیم ارزیابی منطقی
از خودمان بکنیم :

ـ ما نمی توانیم خود یا افراد دیگر را
با یک مشخصه به طور منطقی مورد قضاوت قرار دهیم

ـ در خیلی از مواقع انتقادها براساس
تعصبات است

ـ  خصوصیات انسانی بی همتا و تقریباً
بی انتهاست .

ـ میزان دقیقی برای اینکه چه کسی خوب و
یا بد است وجود ندارد و کسی نمی تواند ادعا کند که میتواند خصوصیات خوب و
یا بد را به طور کامل تشخیص دهد

احساس ضعف و یا کاستی های بشر

واقعیت آن است که ما انسانها دارای ضعف
هایی هستیم ، به همین دلیل به سادگی  نمیتوانیم  آنچه را که دوست داریم
انجام دهیم مثلاً تعدادی از ما قوی هستیم ،  تعدادی در موسیقی مهارت داریم .
عده ای آشپز ماهری هستیم و …

به هر حال اکثریت افراد نمیتوانند در
بیش از یک یا دو کار برجستگی و تبحر بسیار بالایی پیدا کنند .احساس شما در
دستیابی به اهدافتان  بسیار مهم است بنابر این با اندکی تغییر احساس و نوعی
دیگر مسئله را بررسی کردن ، متوجه تغییر در افکار خویش و به دنبال  آن در
رفتار خود خواهید شد  و به اهداف منطقی خود خواهید رسید

بی اطلاعی :

فقدان اطلاعات کافی نیز میتواند عامل
مؤثر برای موفقیت پایین باشد اگر میخواهید خود را برای اشتباهات نبخشید بی
اطلاعی دلیل کاملاً قانع کننده ای است به هر صورت ، سرزنش  خود ،  عملی
کاملاً مسخره  است .

البته اگر مایلید که خود را سرزنش کنید
و این کار را درست می دانید  خوب انجام دهید  . اما به نظر روانشناسان
هرگز برای بد انجام دادن کاری که هیچگاه بهتر انجام دادنش را یاد نگرفته
اید بی ارزش تصور کردن خودتان معنایی ندارد و قابل تصور نیست.

آشفتگی :

آشفتگی خاطر و وضعیت زندگی خیلی از
مواقع مانع  از موفقیت میشود ، اصولاً وقتی  افراد بیشتر از خودشان متنفر
شوند خطای بیشتری را انجام میدهند چون نسبت به خود احساس  بدی دارند ولی
میخواهند خود را بیشتر تنیبیه نمایند . لذا اعمال غلط دیگری را نیز مرتکب
میشوند .

آیا به نظر شما بهترین  روش این است که
دوباره نادرست رفتار کنید  ؟ اگر نظرتان این است ( عجب راه حلی ) وقتی ما
عصبانی ، افسره ، ترسیده و یا حسد ورزی می کنیم به سادگی نمیتوانیم آدمی با
کفایت و با عملکردی مناسب باشیم پس بهتر است موقع مشکلات ، در رفع آن
بکوشیم و با احساس گناه ناراحتی و اعمال خود تخریبی دیگر ، خودمان را در
مشکلات بیشتری غوطه ور نسازیم .

خودتان را بپذیرید :

خود پذیری بهترین راه حل است بهترین
کار که می توانید برای صفات خوب و یا بد خود انجام دهید این است اگر
میتوانید آنها را تغییر دهید و یا اینکه در حال حاضر و یا برای همیشه آنها
را بپذیرید . پس بهتر است از حالا خود و دیگران را همانطوریکه هستند
بپذیرید و هیچگاه از خود و دیگران متنفر نباشید و عشق ورزیتان نسبت به خود و
دیگران متعادل باشد.

اعتماد داشتن

تا میتوانید اعتماد رفتارتان را  در
زمینه های مختلف مثل  اعتماد دوستی  ، اعتماد فرهنگی و … بالا برده  و
افزایش دهید برای این امر لازم است که اصول انضباط رفتاری را نیز رعایت
کنید که این اصول عبارتند از :

?ـ کار را به تأخیر نیاندازید :

سعی کنید به نتایج بلند مدت و دیر پا
نسبت به منافع کوتاه مدت توجه بیشتری نمایید . اگر همیشه مسرت و خوشی فوری
را بر لذت  به تأخیرافتاده ، مقدم دارید ، احتمال اینکه در پایان فردی
مفلوک و بیچاره باشید زیاد است این اصل از انضباط رفتاری از همه اصول دیگر
معتبر است و رعایت آن میتواند انجام بقیه اصول را آسانتر کند .

?ـ صبر داشته باشید و استمرار کارها را
پیشه کنید :

انجـــام واستمرار کارها برای مدت
طولانی دومین تکنیک اساسی به سوی موفقیت است ریشه این مشکل ، بی صبری و
ناشکیبائی است یادگیری هر مهارتی ، مدت  زمان زیادی را می طلبد و باید برای
هر کاری که انجام میدهید به اندازه ای که نیاز دارد زمان بگذارید .

?ـ گامهای کوچک و استوار امروز ، پایه
گذار فردای روشن :

  کامل بودن هر کار، بستگی به اندازه
آن کار آن دارد . معمولاً کارهای کوچک در زمانی کم ،  مطرح و به انجام
میرسند و کارهای بزرگ در زمانی دراز. پس بهتر است کارها را به اندازه های
مورد نیاز تجزیه و کوچک کنید تا از انجام ندادنش پرهیز نمائید زیرا تدریجی
حرکت کردن به سوی هدف باعث  کاهش تدریجی اضطراب و پریشانی است و آن سبب
موفقیت در  کارها میشود        .

?ـ از تجربیات گذشته درس بگیرید :

تجزیه و تحلیل و توضیح برخی از اعمال و
نتیجه گیری آنها در کنار بررسی دقیق نقاط ضعف و قوت یک رفتار ،  در پیشرفت
یک فرد نقش اساسی دارد و خیلی از مواقع سبب موفقیت میشود .

?ـ پاداش و تنبیه :

در قبال کارهای درست به خود پاداش دهید
و در قبال کارهای نادرست خود را جریمه کنید . برای اینکه همان اندازه ای
که تقدیر در انجام کارحائز اهمیت است مواخذه برای انجام  نادرست کار نیز
مهم است تحقیقات نشان  داده که خود تقدیری در قبال کارهای درست میتواند
رفتار را نیرو مند سازد گفتار منفی آن را تضعیف میکند و مانع از پیشرفت
کارها میشود .

برانگیختن احترام دیگران نسبت به خود :

برای آنکه احترام دیگران را نسبت به
خود برانگیزیدباید قاطعیت داشته باشید . بدون مهارت  قاطعیت تقریباً غیر
ممکن است  که بتوانید احساسات مطمئن خود پذیری داشته باشید بنابر این
یادگیری مهارت قاطعیت برای شما و هر فرد دیگری ضروی به نظر میرسد که
عبارتند از :

?ـ پرهیز از خشم :

اگر میخواهید که در امر قاطعیت پیشرفت
نمائید از عصبانی شدن و خشم پرهیز کنید چون رفتار تؤام با سیاست ،  تمایل
افراد به تسلیم در مقابل شما را افزایش میدهد و یا بالعکس در صورت پرخاشگری
و  داد و فریاد ، حس کینه توزی را افزایش میدهد .

?ـ پرهیز از احساس گناه

از احساس گناه و تقصیر بشدت بپرهیزید
چون که در احساس گناه فکر میکنید بی ارزش ، پست و افراد بی خاصیت و دوست
نداشتنی هستید ، چون ناشایست عمل کرده اید .  احساس گناه میتواند سر منشأ
بسیاری از مشکلات روانی و شخصیتی باشد که در موارد وخیم تر منجر به خودکشی و
افسردگیهای شدید میشود بنابر این بهتراست از احساس گناه و تقصیر دوری کنیم
.

?ـ پرهیز از دلسوزی زیاد

از دلسوزی و ترحم بی مورد و زیاد برای
دیگران بپرهیزید نکته مهمی که مردم آن را در نظر نمی گیرند   این است که
توجه به مردم  و لطف کردن نسبت به‌ آنان و  رفتار خوبی  با آنها داشتن ، 
کار خوبی است که همه بر روی آن تأکید دارند و دیگران را نسبت به این کار
تشویق میکنند . اما توجه بیش از اندازه و  غیر معقول مسئله  دیگری است که
باید بررسی شود و از آن جلوگیری به عمل آید  .

?ـ نترسیدن از تأئید نشدن :

از تأئید نشدن ترس نداشته باشید شاید
بدون اغراق باید گفت که یگی از بزرگترین ترسهای رایج در میان عامه مردم ،
ترس از تأئید نشدن است همه ما میخواهیم که مورد تأئید دیگران قرار بگیریم و
آنها ما را بپذیرند که البته امری مطلوب است اما اینکه فکر کنید برای
تأئید گرفتن از آنها باید هر کاری که میخواهند انجام دهید و آنگونه
میخواهند تفکر و رفتاری کنید فکری نادرست و نقض کامل قاطعیت و استقلال است .

بنابر این با بکار بردن گامهای ذکر
شده  ، متیوانید از احساس عزت نفس پایین رهایی یابید و تحول  بزرگ در کار
خویش ایجاد کنید و از عزت نفس بالایی «سلامت روانی » برخوردارگردید پس با
داشتن عزت نفس بالا میتوانید بر اضطراب و افسردگی و ناراحتی های روحی خود
غلبه کنید و به طول کلی دارای شخصیت سالم و موفق  باشید




<>

نفوذ در قلب دیگران بدون جراحی!!!

ارسال‌کننده : مهدی در : 89/6/26 6:22 عصر

جام جم  آنلاین-دیدن، شنیدن و گفتن 3 وسیله مهم برای برقراری ارتباط با
اطرافیان است. در نگاه اول همه چیز بسیار ساده و پیش پا افتاده به نظر
می‌رسد، اما شاید تعجب کنید اگر بدانید ده‌ها و احیانا صدها کتاب در زمینه ی
چگونگی به‌کارگیری این حواس برای ایجاد ارتباطی موثر نوشته شده است.

مدیریت احساسات خود را به دست گیرید

 

«اگر می‌خواهید شاد
باشید،
شادمانه رفتار کنید».

احساسات هر فرد قبل از
هر چیز روی خود او تاثیر خواهد گذاشت. شما می‌توانید از این خاصیت به نفع
خود بهره ببرید. اگر احساسات منفی شما را اذیت می‌کنند، با مدیریت و کنترل
آنها می‌توانید از شر آنها رهایی پیدا کنید. وضعیت بدن خود را تغییر دهید
(اگر حرکت می‌کنید، بنشینید و بلند شوید)‌ و مطابق با احساسی که دوست دارید
رفتار کنید. اگر با اطرافیان خود با روحیه‌ای شاد و مثبت برخورد کنید،
تاثیر بهتری روی آنها خواهید داشت.

کمی از منطق فاصله بگیرید

 

«در برخورد با مردم به
خاطر داشته باشید آنها بیش از آن که منطقی باشند، احساساتی‌اند».

این یک نکته کلیدی است.
منطق بسیار خوب است، اما در برخوردها و در زندگی روزمره، ما موجوداتی
احساساتی هستیم. ما احساسات خود را به اطرافیان خود انتقال می‌دهیم و
متقابلا احساسات آنها را دریافت می‌کنیم. این یکی از دلایلی است که گفته
می‌شود در ارتباط با مردم زبان بدن (حالت‌های چهره و وضعیت بدن) و تن صدا
بیش از 93 درصد کار را انجام می‌دهد.

معانی عمیقی در
زیر کلماتی که به کار می‌بریم نهفته‌اند ،اما زبان، بدن و تن صدا، احساسات و
افکار واقعی ما را آشکار می‌سازند. به این دلیل است که توانایی تغییر و
کنترل احساسات و داشتن روحیه‌ای مثبت در حین برقراری ارتباط اهمیت پیدا
می‌کند. روحیه و احساسات شما تاثیر بسزایی بر نحوه گفتار و حالت‌های چهره و
در نهایت بر روابط شما با اطرافیان دارد.

 

بهتر است از سه چیز اجتناب کنید<\/h2>

 

«هر نادانی می‌تواند
انتقاد، محکوم و عیبجویی کند، اما صبور و بخشنده بودن نشانه شخصیت و
خویشتنداری شماست».

ممکن است نتوان براحتی
از هر سه این موارد اجتناب کرد. اغلب برخوردها یا حتی ارتباطات ما از طریق
این سه مورد منفی ایجاد شده و ادامه می‌یابد. انتقاد، عیبجویی و محکوم کردن
نوعی لذت غیرعادی ایجاد می‌کند. با این کارها ممکن است احساس کنید اهمیت
بیشتری دارید، اما در نهایت این سه مورد  ،رفتاری منفی هستند که روابط شما
را محدود می‌سازند.

یادآوری نکات منفی و
اغراق در آن روحیه، انگیزه و سلامت روانی شما را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد، و
این می‌تواند شما را در دام یک چرخه ی منفی از عیبجویی و انتقاد مداوم
گرفتار سازد و در نتیجه همیشه به دنبال یافتن یک مقصر باشید.  با چنین
روحیه‌ای اشاعه‌دهنده و دریافت‌کننده ی احساسات منفی نیز خواهید بود، اما
مردم به طور کلی به دنبال احساسات خوب هستند، بنابراین چنین رفتاری
می‌تواند موانعی جدی در روابط شما با اطرافیان ایجاد کند.

 

چه چیز اهمیت دارد؟<\/h2>

 

«راه اصلی برای تسخیر
قلب انسان این است که با او درباره چیزهایی که بیشترین اهمیت را برایش
دارند، صحبت کنید».

یک پند بسیار مفید و
عالی: زیاد درباره خود و زندگیتان صحبت نکنید. به جای این کار ، به
صحبت‌های بقیه گوش دهید، اما اگر آنها حرف‌های نامربوط می‌زنند، اگر
متقابلا به حرف‌های شما گوش نمی‌دهند و علاقه‌ای به داستان زندگی شما
ندارند، می‌توانید محیط را ترک کنید. چیزهایی که مردم اغلب به آنها اهمیت
می‌دهند، عبارتند از عقاید، کودکان، یک سرگرمی مخصوص، شغل و...

 

به اطرافیان خود بیشتر توجه کنید<\/h2>

 

«اگر مردم را دوست داشته
باشید، در مدت 2ماه خیلی بیشتر از آن دوست پیدا خواهید کرد، تا این که 2
سال سعی کنید دیگران را نسبت به خود علاقه‌مند سازید».

بسیاری از مردم روش دوم
را به کار می‌گیرند ، یعنی تلاش می‌کنند دیگران آنها را دوست داشته باشند،
اما این راه چندان موثر نیست. این روش به این دلیل جذاب است که باعث رضایت
دائمی از من، من و من می‌شود، اما دوست داشتن دیگران، شاید به این دلیل که
قانون رابطه ی متقابل در مردم قوی است، تاثیر بیشتری دارد. مردم همان گونه
با شما رفتار می‌کنند که شما با آنها رفتار می‌کنید. آنها را دوست داشته
باشید ، آنها شما را دوست خواهند داشت.

مایلم در اینجا این نکته
را نیز اضافه کنم که موضوع مهم در این زمینه این است که صمیمانه و صادقانه
به سایرین عشق بورزید. علاقه خالصانه شما از طریق زبان بدن و تن صدای شما
انتقال می‌یابد.

 

 سکان زندگی را به دست
گیرید

 

«به جای این که نگران
باشید مردم درباره شما چه می‌گویند، چرا سعی نمی‌کنید کاری انجام دهید که
تحسین آنها را برانگیزد.»

اهمیت دادن بیش از
اندازه به آنچه مردم می‌گویند، یک غول خیالی از آنها در ذهن شما می‌سازد.
برای مثال ممکن است فکر کنید هر کاری را انجام دهید مردم شما را محکوم
خواهند کرد. ممکن است این طور باشد، اما مردم اغلب درگیر گرفتاری‌های زندگی
خود هستند و چندان به کارهای شما اهمیت نمی‌دهند. اگرچه ممکن است این
وضعیت ناامیدکننده باشد، اما از طرف دیگر باعث راحتی خیال خواهد شد و به
شما کمک خواهد کرد موانع داخلی را که شما را از انجام کارهایتان باز
می‌دارد کنار بزنید.

همان طور که کم‌کم یا در
یک حرکت ناگهانی این موانع را کنار می‌گذارید، بیشتر به خود اهمیت خواهید
داد، اعتماد به نفس بیشتری پیدا خواهید کرد و شانس بیشتری برای موفقیت
خواهید داشت، در نتیجه احساسات مثبت بیشتری در وجود شما ایجاد شده و
احساسات منفی برطرف خواهدشد. در این صورت در ایجاد رابطه با اطرافیان
موفق‌تر عمل می‌کنید و مهارت‌های اجتماعی شما ارتقا پیدا خواهد کرد.

 

چه نفعی به حال من دارد؟<\/h2>

 

«تنها یک راه وجود دارد
که هر چیزی را می‌خواهیم به دست آوریم و آن این که سایرین را به آنچه
می‌خواهیم علاقه‌مند سازیم.»

اگر می‌خواهید کسی کاری
برای شما انجام دهد، ببینید آیا او به انگیزه شما برای انجام آن کار اهمیت
می‌دهد؟ شاید او اصلا علاقه‌ای به آنچه که شما می‌خواهید نداشته باشد.  او
می‌خواهد بداند این کار چه نفعی برایش دارد. پس برای این که به خواسته خود
برسید، مزایای انجام آن کار را توضیح دهید.

سعی کنید این کار را
صادقانه و با نگرشی مثبت انجام دهید. اگر دلیل شما برای این کار موجه نباشد
یا به صورتی قاطعانه و با اعتماد به نفس بیان نشود، ممکن است طرف شما را
متقاعد نسازد و بنابراین هر دوی شما از مزایای انجام آن کار محروم شوید.

 

چگونه در یک بحث پیروز شویم‌<\/h2>

 

«بهترین راه برای پیروز
شدن در یک بحث و جدل این است که از آن اجتناب کنید.»

درگیر شدن 2 نفر در یک
بحث و این که هردو بخواهند از مواضع خود جداگانه دفاع کنند، رابطه آنها را
دچار مشکل خواهد کرد. تنها نتیجه‌ای که از یک مشاجره عاید خواهد شد، این
است که تا مدت‌ها پس از آن هر دوی شما احساسی منفی نسبت به یکدیگر خواهید
داشت و هر دوی شما در این دید منفی نسبت به یکدیگر غرق خواهید شد. خودداری
از بحث‌ها و مشاجرات غیر ضروری مهمترین پیروزی خواهد بود.

 

سخنان شما بیش از آنچه فکر کنید، اهمیت دارند<\/h2>

 

«تنها و تنها 4 راه برای
برقراری ارتباط با دنیا وجود دارد. ما از طریق این 4‌وسیله ارتباطی
ارزیابی و طبقه‌بندی می‌شویم: چه‌کار می‌کنیم، چگونه نگاه می‌کنیم، چه
می‌گوییم و چگونه می‌گوییم.»

با وجود اهمیتی که هر
کدام از این 4 مورد دارند، اما بیشتر روی سومین آنها  یعنی این که چه
می‌گوییم - تاکید می‌شود.

اغلب مردم در اولین
ملاقات خود با سایرین به شکلی ناخودآگاه آنها را ارزیابی می‌کنند. ذهن به
این ترتیب مردم و چهره‌ها را سازماندهی می‌کند. بنابراین درباره نحوه نگاه
خود و این که اولین احساسی که ایجاد می‌کنید چگونه خواهد بود فکر کنید.
درباره زبان بدن و این که جملات را چگونه بیان می‌کنید بیندیشید.

درباره
این که چه احساسی دارید فکر کنید ، به این دلیل که احساس شما بر دنیای
اطرافتان تاثیر می‌گذارد و دنیا نیز تاثیر متقابلی بر شما دارد.

 




<>

جاذبه در زناشوئی

ارسال‌کننده : مهدی در : 89/6/26 6:21 عصر

 1- همسرت را عوض نکن،
خودت را عوض کن.

 
2- همیشه درون خود را بازبینی کن و در این بازنگری‌ها منصف
باش.

 3- کنترل زندگى خود را به دست بگیر و هیچگاه نسخه‌های درمانى
دیگران را در زندگى پیاده نکن.

 4- هم به خوبی‌هایش فکر کن هم به
بدی‌هایش و هنگام بحث هر دو را مد نظر داشته باش..

 5- خود روانپزشک
خویشتن باش، با جملات نیرو بخش و درمان گر بعد از هر دلخوری به خود نیرویی
تازه ببخش و بدان که این نیز بگذرد.

6- کمتر صحبت کن و بیشتر عمل. هنگام ناراحتی زیاد
سخن نگو، عمل کن (عمل شما سکوت و آرامش در چهره ی شماست) چرا که به هنگام
ناراحتی تعادل روحی بر هم میخورد و مسائلی گفته میشود که گاه مشکل را
پیچیده تر میکند.

 7- عیب‌های همسرت را دوست داشته باش.

 8-
مردها همه یکسانند این یک روال جهانى است.

 9- مسائل کوچک را نادیده
بگیر.

 10- مقایسه نکن. هیچگاه همسرت را با دیگری مقایسه نکن چرا
که مردها در عین یکسان بودن هرکدام دنیایی خاص دارند.

 11- سعی کن
اختلاف سلیقه‌هایتان به نزاع نیانجامد. این را بدان که تفاوت‌ها شکاف بوجود
نمی آورد عدم تفاهم است که شکاف‌ها را بیشتر میکند. تفاوت در اصل بسیار
سازنده است اگر از آن برای تعالى استفاده کنید

12- وقت آزاد خود را تنظیم کنید. این کار را برای
همه اعضاء خانواده انجام دهید و وقتى را هم به پدر بزرگها و مادربزرگها
اختصاص دهید با این کار برای خود و والدینتان ارزش قائل‌ می‌شوید.

 13-
سعی نکن برای همه رفتارهای همسرت دلیل بیابی. چرا که خواستگاه و پرورش گاه
هر کدام از ما برایمان رفتار‌هایی را نهادینه میکند. با تلاش و صبر آن
دسته از رفتار هاى نادرست را که نهادینه شده از وجود هم محو کنید.

 14-
عشق پایدار نیازمند احترام و بازگشت بعد از هر دلخوری است.

 15-
قرار‌های دو نفره را فراموش نکنید. مانند اوائل ازدواج برای او نامه‌های
عاشقانه و کوتاه بنویسید و یا با او در یک جای خاطره انگیز قرار بگذارید.

 16-
با همسرت مثل یک دوست باش و مشکلات خود را همانند یک دوست با او حل کن.

 17-
با عشق همسرت را رام خود کن.

18- جذابیت خود را همیشه حفظ کنید حتى اگر چندین
سال از ازدواجتان مى گذرد.

 19- بعضی مواقع با قواعد همسرت در زندگى
بازی کن. این نوعی احترام به افکار و منش اوست و این را بدان که او قدر
این کار را خواهد دانست




<>

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >